ایر دراپ در آی او اس 7، و احتمالات جالب برای اشتراک گذاری محتوا بین دستگاه ها

امین باقرزاده - یک شنبه 9 تیر ۱۳۹۲ - 13:48

سر و صدا پیرامون طراحی جدید iOS و جانی آیو آنقدر زیاد بوده که تا حدی ویژگی های نرم افزاری جدید حاصل کار کریگ فدریگی و تیمش را به حاشیه رانده. یکی از امکانات جدید، AirDrop است که می تواند رفتار کاربران در زمینه "به اشتراک گذاشتن" چیزهای مختلف را تغییر دهد. البته این هم مثل دیگر ویژگی های اکو سیستم اپل، محدود به کاربران این شرکت است ولی شاید اشاره به احتمالات ممکن، برای کاربران دیگر پلتفرم ها هم جالب باشد چون بالاخره شرکت ها بیکار نمی نشینند و در رقابت با هم، ویژگی های مشابهی را به محصولات شان اضافه می کنند. 

AirDrop که مدت ها است در مک حضور دارد، حالا به iOS 7 هم اضافه شده و به کاربران امکان می دهد عکس ها، ویدیو ها، صفحات وب، افراد حاضر در فهرست تماس، و "هر چیز دیگری از هر اپلیکیشنی که دکمه Share دارد" را به شکل بی سیم برای هم ارسال کنند. در اینجا وای-فای و بلوتوث به کمک می آیند و هیچ تنظیم خاصی هم لازم نیست، و البته موارد ارسالی به طور خودکار رمزنگاری می شوند تا امنیت حریم خصوصی کاربران حفظ شود. 

امکان اشتراک فایل ها که ایردراپ برای کاربران آی او اس ارائه می کند، از قدیم با بلوتوث در اختیار کاربران سایر پلتفرم ها بوده. همچنین شرکتی مثل سامسونگ با ویژگی S Beam امکانی مختص تلفن های خود را ارائه کرده. اما چیزی که ایردراپ را متمایز می کند، امکان استفاده در تمام اپلیکیشن های سازگار با آن، برای ارسال هر نوع اطلاعاتی است، و نه فقط عکس و ویدیو و فهرست تماس. ایردراپ که به طور پیش فرض بر روی iOS 7 قرار دارد، تجربه کاربری یکسان در تمام دستگاه ها، و البته کاملا بی سیم را ارائه می کند، بدون نیاز به تماس فیزیکی آیفون ها یا آیپد ها با هم. 

اما Android Beam ،S Beam و اپلیکیشنی مثل Bump همگی نیازمند تماس فیزیکی تلفن ها با هم هستند. حتی استاندارد فراگیرتری مثل NFC هم نیازمند تماس از نزدیک است. مشکل دیگری که در اندروید هست رابط کاربری متفاوت اپلیکیشن ها (حتی نسخه های مختلف یک اپلیکیشن) است که یک فضای کاملا مشترک را برای کاربران فراهم نمی کند، اما ایردراپ برای همه کاربران iOS 7 محیطی یکسان خواهد داشت. 

ایردراپ برای جا به جا کردن داده ها، به تماس فیزیکی نیازی ندارد بلکه یک حساب آیکلود می خواهد و بعد از شناسایی محل افراد، یک ارتباط وای-فای بین دستگاه ها برقرار کرده و فایل ها را انتقال می دهد. استفاده از آیکلود به ایردراپ امکان می دهد که مکان کاربران را بهتر تشخیص دهد و انتقال راحت انجام شود. اما انتقال دهنده های اندرویدی، یا از طریق بلوتوث، یا پس از تایید با NFC (تماس فیزیکی) و به وسیله وای-فای دایرکت انتقال را انجام می دهند. بنابراین اپل کار شناسایی را از طریق ابرها انجام داده، اندروید از طریق تماس فیزیکی. 

احتمالات ممکن برای اکوسیستم

تصور کنید که بشود این کارها را با سیستمی مشابه ایردراپ انجام داد: 

- در فروشگاه ها، خرده فروشان کوپن های خرید را از طریق اپلیکیشن Passbook برای شما ایر دراپ کنند. 
- در مترو یا قطار بتوانید با غریبه ها، بازی های چند نفره کنید. 
- در محیط کار بتوانید یادداشت های کاری را به همکاران دهید. 
- توسعه دهندگان بتوانند، به کاربرانی که با ایردراپ نسخه trial اپلیکیشن را برای دوستان شان می فرستند، تخفیف بدهند. 
- و در نهایت خانواده ها بتوانند یادداشت ها، عکس ها، فهرست ها، و اطلاعات مربوط به اپلیکیشن ها را بین دستگاه های خود به اشتراک بگذارند.

اگر دستگاه های موبایل همگی بتوانند از امکانی فراگیر با قابلیت هایی مشابه ایردراپ برخوردار شوند، یعنی هر نوع داده ای را بتوان بین دستگاه ها و اپلیکیشن های آنها منتقل کرد، نوع رفتار کاربران در زمینه به اشتراک گذاری محتوا یا داده نیز تغییر خواهد کرد و این آینده را خیلی جذاب خواهد کرد. ولی دریغ که مثل همیشه رقابت بین شرکت ها باعث این می شود که بخواهند سیستم های اختصاصی شان را تنها برای پلتفرم خود ارائه کنند و این یعنی کاربران پلتفرم های مختلف شانس برخورداری از امکاناتی مشابه و فراگیر را نخواهند داشت. 
 

با چهره اصلی مراسم اپل بیشتر آشنا شوید: کریگ فدریگی

رضا باقرزاده - پنج شنبه 23 خرداد ۱۳۹۲ - 14:25

پارسال اسکات فورستال از اپل کنار گذاشته شد، کسی که در افسانه ها آمده "می توانست در هر لحظه ای که بخواهد، هر قسمتی از کدهای iOS را بازنویسی کند!" خیلی ها آن را کنار گذاشتن تفکر جابز دانستند. ولی کسی که مسئولیت های فورستال را پذیرفت، کریگ فدریگی، کم کسی نیست. او ستاره WWDC 2013 بود و گر چه خیلی ها او را کمتر می شناسند اما تیم کوک هر دو سیستم عامل اپل را به دستان پر توانش سپرده و عنوان "مدیر ارشد مهندسی نرم افزار" را روی سینه اش چسبانده. 

این مهندس 44 ساله، باریک و دراز، یک شجره نامه بلند بالا هم دارد. اگر فورستال سابقه کار در Next (شرکتی که جابز بعد از ترک اپل تاسیس کرد) را دارد، فدریگی هم چنین سابقه ای دارد. او هم در 1997 که اپل نکست را خرید، به سیب بزرگ پیوست. ولی با وجود به دست آوردن احترام همکاران به خاطر تمرکز و خوشرویی اش، سال ها در پشت صحنه و در حوزه نرم افزارهای شرکتی باقی ماند که هرگز تمرکز اصلی اپل نبود. 

حالا، شوالیه آبی (هم اشاره به رنگ پیراهنش و هم اشاره به تغییر نامگذاری OS X به سواحل)، توسعه دهندگان، مشتریان، و کسانی که هرگز از او نشنیده بودند را تحت تاثیر قرار داده. آقای فدریگی 8 ماه قبل نقش جدیدش را پذیرفت، زمانی که پا در کفش مدیر ارشد نرم افزارهای موبایل اپل کرد. فورستال نیز مورد تحسین توسعه دهندگان بود ولی به خاطر درگیری های مدیریتی از اپل کنار رفت. از آن روز، فدریگی گروه های نرم افزاری موبایل و مک را هدایت می کند که روح جاری در آیفون، آیپد و مک هستند. 

دوشنبه شب، برای معرفی ویژگی های جدید ماوریکس (مَوریکس) و آی او اس 7 این فدریگی بود که روی صحنه آمد. در حالی که نشان تمام عیار iOS 7 را باید رابط کاربری بازطراحی شده آن دانست، ولی جانی آیو -که با تی شرت سفیدش در جایگاه حضار نشسته بود- فقط در قالب یک ویدیوی از پیش ضبط شده جلوی چشم حضار ظاهر شد (کسی آخرین حضور او بر روی صحنه را به خاطر دارد؟) اما آقای فدریگی ستاره صحنه بود. 

باید او را به کوه نوردی تشبیه کرد که مدت ها قبل صعودش را آغاز کرد، ولی در طول مسیر از فورستال فاصله گرفت. هر دو در دهه 1990، ستاره هایی جوان بودند. در نکست، فورستال روی نرم افزارهای مصرف کننده کار می کرد و فدریگی روی پایگاه های داده. در حالی که کریگ شهرتی در زمینه شرکت ها به دست آورد، اسکات خودش را در کنار استیو جابز در جبهه مصرف کننده تثبیت کرد. با پیوستن به اپل، فورستال توانست مسئولیت های اصلی در زمینه طراحی نرم افزار، از جمله رابط کاربری مک را تصاحب کند. در نتیجه فدریگی به سراغ گزینه های کاری دیگر رفت. 

ترک اپل و پیوستن به شرکت نرم افزاری Ariba، که در زمینه برنامه های مدیریت هزینه به کمپانی های مختلف کمک می کرد، او را تا رتبه مدیر ارشد تکنولوژی بالا برد. سپس در سال 2009 به اپل برگشت تا بخش "مهندسی نرم افزاری مک" را هدایت کند و به مرور مسئولیت های اش افزایش یافت. رابطه او با همکار قدیمی اش فورستال، دوستانه تر از سایر مدیران اپل بود، این را افراد نزدیک به هر دو می گویند. اما به گفته خیلی های دیگر، اخلاق و منش آقای فدریگی بیشتر شبیه به مدیر عامل اپل، تیم کوک است و هر دو ترجیح می دهند تصمیمات را به اتفاق آرا بگیرند. این را مقایسه کنید با رفتار فورستال که شبیه به جابز بود. 

در حالی که آقای فورستال هنوز از مصاحبه سر باز می زند، یکی از افرادی که هر دوی این کهنه سربازان نکست را می شناسد گفته: «اسکات و کریگ، هر دو باهوش هستند ولی کریگ با تیم [کوک] هماهنگی بیشتری دارد.» کارمندان اپل می گویند که در ماه های اخیر، مدیریت و رهبری فدریگی عامل اصلی در به نتیجه رساندن نسخه مخصوص توسعه دهندگان، در هر دو سیستم عامل اپل بوده. بخش هایی از iOS 7 از قبل در دست کار بوده اند ولی این او بوده که نقشی کلیدی در عرضه و یکپارچه سازی آنها ایفا کرده. 

او از ماه اکتبر گذشته، به کارمندانش گفته که چگونگی پیشبرد کارها را در نظر خواهد گرفت و از آن موقع، با وجود مجزا ماندن بیشتر بخش ها، ادغام هایی نیز رخ داده. روند تصمیم گیری تحت مدیریت او نیز کمی طولانی تر است زیرا به خرد جمعی اعتقاد دارد. در عوض، او یکی از پاسخگوترین ها در اپل است و اغلب مواقع ایمیل ها را آنی جواب می دهد و خیلی اوقات از حضور در دعوت های اجتماعی طفره می رود و دلیلش را کار عنوان می کند. 

دوشنبه شب بر روی صحنه، او اصلا شبیه مهندس های گیک وار که کسی از حرف های شان سر در نمی آورد، نبود. بلکه روی صحنه جولان می داد و تمام زوایای نرم افزاری جدید از مک گرفته تا سافاری و آی او اس را به نمایش در می آورد. او با حضار هم رابطه خوبی برقرار کرد و در پی تشویق های شان خیلی راحت می گفت که خودش هم ویژگی های جدید نرم افزاری را دوست دارد. 

او به طراحی های قدیمی آی او اس هم تاخت: «ما کاملا از رنگ سبز و چوب [اپلیکیشن گیم سنت] خسته شدیم» و سپس به توضیح ظاهر جدید این اپلیکیشن پرداخت. قبل از آن هم برای اعلام سیستم نامگذاری جدید OS X ضمن یک شوخی جالب با شیر دریایی، گفت: «نمی خواهیم اولین شرکتی باشیم که به خاطر محدود بودن تعداد گربه سانان، نرم افزارمان با تاخیر روبرو می شود.» 

توسعه دهنده ها از عملکرد او روی صحنه حیرت زده اند. یکی از آنها می گوید: «فدریگی در باره تمام چیزهایی که داشت معرفی می کرد جذاب، پر حرارت، و احساساتی عمل کرد. می شد دید که او لحن و شخصیت جدیدی را برای اپل رقم زد.» به نظر می رسد تیم کوک موشک های پرواز اپل را به خوبی کنار هم قرار داده، سلیقه جانی آیو (هر چند هنوز در طراحی آیکون تازه کار است)، دانش و همدلی فدریگی، تجربه ادی کیو و باب منسفیلد؛ آیا اپل جان دوباره ای گرفته؟